


معماری، دست کم در لحظات با شکوه تاریخ خود، تحقق یک الهام، یک رویا و یا یک اتوپیا بوده، زیرا هر فضای ساخته شده، پیش از هر چیز یک نحوه حضور و آگاهی است. همانطور که در زبان فارسی، شهر غیر از در برگرفتن موجودیت هایی که ملموس به شمار می آیند، موجودیت های حسی، ادراکی و ذهنی را نیز به گونه ای قراردادی و آشکار و حتی به اشاره و کنایه در قلمرو خود وارد می کند. معماری ایرانی، آوردن عارفانه آسمان به درون زندگی با حیاط های محصور و بردن آرام و شاعرانه آن از طریق ایوانها به داخل و زینت آن به رنگ های آسمانی است. معمار ایرانی با جدا کردن قسمتی از زمین و آسمان به کمک ساختار هندسی، نگاه بیننده را از زمین به سوی آسمان می کشد و تجلی عارفانه ای از عالم هستی را در شمایل آهنگین هندسه به اوج می رساند، آنگونه که دیدنش خالی از لذت نیست.
نویسنده: قاسم عسگری
نظرات کاربران
بسیار عالی
ممنون از نظر شما