کپی رایتینگ چرخ های هر جنبه از فعالیت های بازرگانی را روغنکاری می کند و زبان عنصر کلیدی بسیاری از اشکال طراحی امروزی است. متن نویسی به معنای برقراری یک ارتباط بدیع است، نه تقلید و رونویسی. اگر جمله نویسی را بدانیدو خلاقیت هم داشته باشید… خب، دیگر تمامی ابزارهای لازم را در اختیار دارید تا یک نویسنده ی خلاق باشید. تنها چیزهایی که نیاز دارید چارچوبی برای تشخیص متن خوب و بد، کمی الهام از کارهایی است که پیش از این انجام شده است.
نوشتن خلاقانه برای کسب و کار به همان اندازه که چالش برانگیز است، جذاب و لذتبخش است، هنگامی که تمامی اینها در کنار یک طراحی فوق العاده قرار می گیرید تا ارتباطاتی نوآورانه بیافریند، می تواند بهترین شغل دنیا به حساب بیاید.
نویسندگی خلاق بخشی حیاتی از طراحی آمیخته ی ارتباطات است و آن دسته از کسانی که اموراتشان را از این راه می گذرانند، می دانند که رسیدن به یک پیام خوب و داستان گفتن، حتی اگر در بستر کسب و کار هم باشد لذتبخش است. خواهید فهمید که اگر بتوانید در مخاطب خود واکنشی ایجاد کنید، به مهارتی ارزشمند دست پیدا کرده اید که باعث می شود خیلی ها به دنبال شما بیایند .متن (نوشته یا واژه ی ) به کار رفته در طراحی، نوع ویژه ای از نوشتن خلاقانه است که به مهارت یک صنعتگر و ذوق یک هنرمند نیاز دارد. یک رمان نویس یا یک شاعر، در مقایسه با بستری که یک کپی رایتر در آن فعالیت می کند آزادی عمل فوق العاده بالاتری دارد. شاعری و داستان نویسی یعنی پرواز خیال، که نه کارفرما مزاحم این پرواز می شود نه ویراستار مطبوعاتی. چه شخصیت نویسنده مستقیما در اثر دخیل باشد چه نباشد، این نوع از نوشتن ناب ترین نوع نوشتن خلاقانه است.
نویسنده می تواند به هر سو پرواز کند و با خیال پردازی و داستان سرایی به هر جا که می خواهد برود. اما کپی رایتینگ یعنی چسبیدن به دستور کار و در عین حال داشتن خلاقیت و سبک و داستان سرایی یک نویسنده یا شاعر.
دیوید اگلیوی: اگر داستان یا نمایشنامه می نویسید یا اگر شاعر هستید، از وقتتان نهایت استفاده را ببرید و بنویسید. اما درتبلیغات چیزی به نام ضرب العجل وجود دارد. باید به یک ایده برسید و این ایده باید خارق العاده باشد.
ژورنالیست ها و نویسنده های متون کسب و کار هر دو نویسنده های تجاری هستند اما جوهره ی نقشی که به عهده دارند کاملا با یکدیگر متفاوت است. ژورنالیست باید از میان انبوهی از چرکنویس ها سرنخ هایی را دنبال کند تا متنش را بنویسد. او مجبور است تحقیق کند و به قلب موضوع برود، دیدگاه ها و نظرات مختلف را کشف و بررسی کند و تمامی این مواد خام را به درستی در کنار یکدیگر قرار داده و به هم ارتباط دهد. مقالات ژورنالیست ها اغلب ساختاری سفت و سخت تعریف شده دارد و از سوی دیگر، فضای کافی برای پرداختن به عقاید شخصی خود را هم داشته باشند که یا هم سو با موضع گیری آن روزنامه یا مجله است، یا در صورتی که نویسنده ستون ویژه ی خود را داشته باشد، مقاله اش می تواند بازتابی از موضوع شخصی خودش باشد.
درکپی رایتینگ برای این که متنی خلاقانه بنویسید می توانید از تمای انواع متن ها و سبک های نوشتن استفاده کنید، اما جایی برای نشان دادن شخصیت خودتان در متن وجود ندارد. شما تنها یک کاتب هستید! یک سخنگو که کارفرما شما را استخدام کرده و این جا دیگر صدای برند است که باید از متن شما به گوش برسد، رسا و روشن! چه پروژه ای که در دست دارید یک متن ماندگار و همیشگی باشد چه مجبور باشید هر یک متن بنویسید، نقطه ی آغاز این است: من خود را کنار بگذارید تمام ایده های شخصی را فراموش کنید و یونیفرم شرکت مشتری را به تن کنید. از این که لباس چقدر به تنتان می نشیند و به شما می آید تعجب خواهید کرد.
متن خوب اتفاقات خوبی را رقم می‌زند
نخستین نوشته هایی که به خط میخی در بین النهرین کشف شد حاکی از مالکیت حیوانات و کالاها بود. نوشتن در قلب تجارت قرار داشت و ابداع آن طلوع تمدن جدید را آسان تر کرده بود. این روزها نوشتن یکی از اصلی ترین شکل های بیان به شمار می آید و حتی در شکل خلاصه و قالب دستور کار، ابزاری است قدرتمند برای تمامی انواع کسب و کار. تکنیک های متن نویسی خلاق در واقع یافتن طبیعی ترین راه برای برقراری ارتباط با دیگران است.
کسب و کار یک هدف دارد: سودآوری. هر کسی در نهاد تجاری که مشغول باشد، سعی دارد محصول یا خدمتی را با قیمتی بیش از قیمت تمام شده به فروش برساند و عموما سودی شرافتمندانه به دست بیاورد تا با آن زندگی اش را بگذراند. فروش یعنی همان کاری که به وقت نوشتن یک متن انجام می دهید، در واقع هدایت نیازهای مشتری به سوی برندهاست.
بیش از این که بازار جهانی طبیعتی تا این حد رقابتی پیدا کند، تمام آنچه باید برای حفظ حیات یک کسب و کار انجام می دادید این بود که نیازهای مشتریان را برآورده کنید. در طول این سالها حجم عظیمی از انتخاب ها پدید آمده و وقتی انتخاب به رقابت تبدیل می شود: دیگر کافی نیست که پرچم برندتان را به دست بگیرید و به مشتری ها بگویید که کجا هستید، حالا باید به آنها بگویید که چرا بهتر هستید، چرا به خودشان زحمت داده اند به سراغ شما بیایند و چرا باید دوباره و دوباره به شما برگردند.
انواع مختلف رسانه ها با رشد مواجه شده اند، رسانه هایی که از طریق آن ها می شود به مشتری دست پیدا کرد، از وبلاگها گرفته تا خرده سایت ها و آگهی های سخنگو و کمپین های ایمیلی، این روزها مشتری ها کنترل بیشتری بر پیام های دریافتی خود دارند و می توانند تصمیم بگیرند وقت خود را به کدام یک از این پیام های دریافتی خود دارند و می توانند تصمیم بگیرند وقت خود را به کدام یک از این پیام ها اختصاص بدهند. این یعنی نتایج حاصل از تبلیغات و بازاریابی سنتی دیگر غیر قابل پیش بینی است و این ابهام روز به روز بیشتر می شود. واقعیت این است که ما در مقام مشتری، پیام ها و آگهی های بازرگانی را آگاهانه انتخاب یا حذف کنیم.
طراحی گرافیکی خلاقانه شیوه ای قدرتمند برای جلب توجه است اما ما مورد هجوم تصاویر جذاب و گیج کننده، مفاهیم خارق العاده و عکس های حرفه ای و بی نقص قرار گرفته ایم، این مورد درجه ی حساسیتمان را پایین آورده و تصاویر دیگر آن قدرت گذشته را ندارند که باعث شوند به احترام آنها از جایمان بلند شویم و به آنها فکر کنیم. جوهره ی ارتباطات اثربخش پیامی است که این تصاویر با خود می آورند و شیوه ای است که برای بیان این پیام ها به کار می گیرند.
تنها کافی نیست که کمپین های رسانه ای گرانقیمت راه اندازی کنیم یا با حضوری پررنگ انتظار نتایج درخشان داشته باشیم.
اگر مشتری به شما توجه نکند یا به پیام شما علاقه ای نداشته باشد، پاسخ خوبی نخواهید گرفت. ابتدا باید بهترین راه را برای دست یابی به توجه مردم انتخاب کنید، حال چه با پیام هایی که بر فراز آسمان به نمایش درمی آیند چه ارسال پیامک به گوشی خریدارنی که از جلوی فروشگاه شما می گذرند. نکته ی مهم بعدی این است که تمامی پیام های ارسالی شما باید هدف گذاری شده، متناسب و برانگیزاننده باشند. برای رسیدن به این هدف به متنی فوق العاده نیاز دارید.
دیدگاه ها و اصولی که در نوشتن برای کسب و کار به کار می روند، همان هایی هستند که در ارتباطات کتبی و شفاهی مورد استفاده قرار می گیرند. هر چه ارتباطی که برقرار می کنید شفاف تر و بی نقص تر باشد موفق تر خواهید بود.
نوشتن برای برند و بازاریابی
همه‌ی ما بهترین برندهای دنیا را می‌شناسیم و برندهای محبوب خود را داریم. آنها با ما سخن می گویند، ما درکشان می کنیم از آن ها انتظارات ارزش گذاری شده ای داریم و به ندرت ما را مایوس می کنند. هویت برند چیزی است که ذهنیت ما را می سازد و اگر این ذهنیت ها درست از آب دربیاید، برند به جزئی قابل اعتماد از زندگی ما تبدیل می شود، چیزی که هدف نهایی تمام استراتژی های بازاریابی است. استفاده ی یک برند از زبان اصلی ترین شیوه ی بیان اوست و با کنترل و مدیریت صدای برند، فرصتی خواهید ساخت تا ارتباطی برد برد و بلند مدت با مشتریان داشته باشید.
نوشتن برای تبلیغات و بازاریابی مستقیم
وقتی برای تبلیغات و بازاریابی مستقیم می نویسید باید مخاطب خود را سخت گیر فرض کنید. مخاطب شما به صورت به خودکار نوع رسانه و اطلاعتی را که می خواهد وارد زندگی خود کند، انتخاب می کند.چندان خوشایندش نیست که چیزی به او معرفی شود و مستعد باور کردن پیام شما نیست. به هر حال، حداقل در بدو امر این آمادگی را ندارد او تنها چیزی را می خواهد که به دنبالش باشد و معمولا فرصت چندانی ندارد و بدبین است. اما کافی است چیزی را که می خواهد در اختیارش بگذارید تا عاشق شما شود. بنابراین در مقام نویسنده تمام آنچه باید بکنید این است که دقیقا بفهمید او به دنبال چیست.
نوشتن برای خرده فروشی و محصولات
خرده فروشی در مقیاس وسیع (سریع و خشن) است. زمان مساله ی اصلی است و ممکن است لازم باشد هر هفته یک فعالیت ترویجی جدید در شکل های مختلف راه اندازی شود. تعامل شفاف و مثبت با خریدار کلید موفقیت است که نیاز به کنترلی سفت و سخت مدیریت دقیق پیام های مشتریان دارد. چالش کار در این است که بدانید خطاب به چه کسی می نویسید و بستر ذهنی مخاطب شما چیست، در واقع آنها به دنبال چیزی هستند و شما باید کمک کنید تا راحتتر پیدایش کنند. در چنین فضایی مردم با ورودشان به فروشگاه به کار شما رای می دهند و تمام آنچه باید انجام بدهید این است که آنها را در کنار خود نگه دارید. هر خرده فروش شخصیت، ویژگی های برند و گروه محصولی مختص به خود را دارد بنابراین اگر متن شما اینها را بازتاب دهد، بیشترین علاقه را در مشتری ایجاد خواهد کرد. محصولات خون جاری در رگهای خرده فروشی هستند و متن خوبی که برای یک محصول نوشته شود، عنصری حیاتی به حساب می آید. اگر به خوبی از پس این کار بر بیایید موفقیت محصول و فروشگاه را ارتقا خواهید داد.
نوشتن برای مجلات، خبرنامه ها و دیگر اقلام ارتباطی داخلی شرکت
مجله ها و خبرنامه های داخلی به طور منظم و با هدف ساختن رابطه ای مثبت با مشتریان یا افراد سازمان نوشته می شوند و تاثیر مستقیمی بر موفقیت سازمان دارند. اینها اغلب یک قالب ثابت طراحی را پیش می گیرند و این محتوا ( یعنی متن، تصاویر و جداول و نمودارها) هستند که به این نشریه ها جان می بخشند، این نوع متن اصلی است اما باید مهارت های نویسندگی خود را به کار بگیرید تا خواننده را در گیر کنید و اعتبار کارفرمای خود را به رخ بکشید.
نوشتن برای کاتالوگ
با اینکه 80 درصد امریکایی ها خریدهای خود را در منزل انجام می دهند، (انجمن بازاریابی مستقیم) تخمین زده که فروش حاصل از کاتالوگ ها در هر شکل و اندازه ای پیدا می شوند و اهداف متفاوتی دارند که اصلی ترین آنها خرید و فروش است. با این که ممکن است گونه ی دیگری از بروشور و وب سایت باشند، اما در واقع ویژگی های خود را دارند. برخی کاتالوگ ها برای خودشان کسب و کارهای بزرگی هستند و مابقی بیشتر در قالب بانک اطلاعاتی ظاهر می شوند و نقش های پشتیبانی دارند با این حال همه ی آنها یک سری ویژگی های مشترک دارند.
نوشتن در محیط دیجیتال
کیفیت محتوای اینترنتی یکی از مهم ترین عناصر انقلاب دیجیتال است. جریان دیجیتال اطلاعات شب و روز میان ما برقرار است، تنها چالش موجود معنا دادن به انواع مختلف اطلاعات است. کافی است در همان ابتدای کار متن را به درستی پیش بینی کنید تا ارتباطات شما برای مخاطب معنادار باشد، اغلب مطالب دیجیتال به دست سازمان ها تولید می شوند، اما هر چه می گذرد افراد بیشتری از فناوری دیجیتال استفاده می کنند تا پیام خود را برسانند. محتوای تولیدی کاربران در رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک، اینستاگرام، یوتیوب و…، اینترنت اجتماعی حاصل از میکروبلاگهایی مانند توییتر بر رفتار مردم تاثیر فوق العاده ای گذاشته است. رسانه های اجتماعی که رفته رفته نقش کانال های فروش را به خود گرفته اند، دیگر به بخشی از زندگی مصرف کنندگان تبدیل شده اند.
درباره این خدمات در آژانس تبلیغاتی دیدما:
خدمات کپی رایتینگ
